یک گردنبد شیشه ای متعلق به 2250 ق.م که دارای دانه های آبی رنگ است، در ناحیه شمال غربی ایران کشف شده است و قدمت این صنعت را در ایران تایید می کند. در کاوشهای باستان شناسی اخیر نیز قطعات شیشه ای مایل به رنگ سبز، متعلق به دوران تمدن های لرستان، شوش و حسنلو نیز کشف شده است.
از آزمایشهای مربوط به شیشه در عملیات باستان شناسی معلوم می شود که ایرانیان و مصریان در دوران قبل از اسلام در تهیه شیشه های رنگی مهارت چندانی نداشته اند و شواهدی مبنی بر مهارت در ساخت شیشه های رنگین از آنها در دست نیست.
باستانی ترین شیشه در ایران متعلق به دوهزار سال قبل از میلاد مسیح است و نمونه هایی از این شیشه ها مربوط به 2000تا 1000 سال ق.م شامل عطردان، النگو، کاسه و تُنگ است.
در حفاریهای چغازنبیل که بزرگترین پرستشگاه تمدن عیلام در نزدیکی شهر شوش در خوزستان و متعلق به 1300 سال ق.م است، هزاران میله رنگارنگ شیشه ای کشف گردیده است.
ظروف و تنگ و مهره و اشیا دیگر مکشوفه متعلق به دوره هخامنشیان نشان می دهد رنگ شیشه های دوره هخامنشی، سبز کم رنگ بوده اند که جزو شیشه های بی رنگ محسوب می شود . دلیل آن این بوده که مواد رنگی (اکسید فلزات) به خمیر شیشه اضافه نشده است و دلیل سبزرنگ بودن آن وجود ناخالصیها یعنی وجود آهن یا اکسید آهن در آن است.
در آزمایشهای به عمل آمده معلوم شده تعداد حباب های هوا در شیشه های این دوره بسیار کم و اعجاب انگیز است که می تواند دو دلیل داشته باشد: اول نشان بارزی بر مرغوب بودن جنش شیشه در آن ادوار بوده و دوم نشان دهنده وجود عنصر "انتیموان" در خمیر شیشه است که خود باز نشان از مرغوبیت جنش شیشه دارد.
عناصری از قبیل آهن، آلومینویم، منگنز ، تیتانو... در این شیشه های دوران کهن ایران دیده شده که مشابه شیشه های مصری است و نشان از ارتباط این دو تمدن با یکدیگر دارد.
در دوره هخامنشی و ساسانی ، شیشه گران موفق به خلق آثار هنری نفیسی شدند که امروزه نمونه هایی از آن در موزه آبگینه تهران موجود است.
طبق مدارک موجود، دوره هخامنشی شکوفایی صنعت شیشه را به همراه داشت؛ برای نمونه "ارسیتیوفانس" نویسنده نامدار یونانی که در قرن پنجم قبل از میلاد می زیسته در یکی از نمایشنامه های خود به جامهای بلورین دربار هخامنشیان اشاره کرده و قطعات شیشه ای کشف شده در تخت جمشید نیز گفته ی او را تایید می کند.
هنرمندان ساسانی در تراش دادن شیشه به مهارت شگفتی در این دوران رسیده بودندو بهترین نمونه های کار این صنعتگران ، جامهایی با دوائر مقعر کوچک است که تراش داده شده اند.
هنر شیشه در ایران قبل از اسلام
لعاب که خود نوعی شیشه است و بر روی زمینه ای از سرامیک به نام لعاب پوشش داده شده در دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی رونق یافت. هرچند که جنس لعاب در زمان هخامنشیان و ساسانیان ، تفاوتهایی دارد. به عنوان مثال آجرهای کاخ آپادانا در شوش و تخت جمشید، متعلق به دوره هخامنشی، آجرهای لعاب دار به رنگ های سفید ، زرد و سبز بوده است که در آن، آجرها با لعاب بی رنگ و کم رنگ تزئین می شده اند ولی در دوره اشکانی، لعاب یک رنگ داده شده و لعاب رنگهای سبز روشن و سبز آبی و فیروزه ای را نیز دربرداشته اند و هنرمندان صنعتگران آن دوره لعاب را نسبتا ضخیم می داده اند.
در دوره ساسانیان رنگ لعاب از دو رنگ سبز و آبی تجاوز نمی کرده است و ظروف این دوره از تاریخ بسیار ساده و یک رنگ بوده اند.
به هرترتیب هنر شیشه گری در ایران قبل از اسلام با تاثیر پذیری از هنر مصری و یونانی و رومی رونقی نسبی یافت و زمینه را برای رشد و سکوفایی این هنر در ادوار اسلامی فراهم کرد.
گیریشمن بطریهای شیشه ای زیادی را از حفاری معبد چغازنبیل بدست آورده است و همچنین تعداد زیادی لولههای شیشه ای که قطر خارجی آنها 25/1 سانتیمتر و قطر سوراخ داخلی آنها 6/0 سانتیمتر و درازای آنها 75 سانتیمتر بوده مکشوف شده. این شیشهها از حلقههای شیشهای مات سیاه و سفید ساخته شده و به نظر میرسد که در شبکه پنجره از آنها استفاده میشده است. با این همه از زمان هخامنشیان شواهد کمی دال بر استفاده کلی از شیشه در دست است. در میان گنجینههای تخت جمشید فقط چند ظرف شیشه ای هست که با شیوه دمش در قالب تهیه شده و بعضی از آنها دارای آرایههای شفافی است که با چرخ رنگ شده است. اما یکی از سفرای در بارگاه هخامنشی در آن زمان مینویسد که ایرانیان شراب را در پیالههای شیشه ای مینوشیدهاند.
در زمان سلوکیان، صنعت شیشه سازی را فینیقیها در کرانه دریای مدیترانه در
شهر صیدا بنیان کردند. فینیقیها این صنعت را از بابلیها آموختند. این با
افسانه تلموذی که میگوید یهودیان در زمان اسارت دوم خود شیشه سازی را
آموختند تطبیق میکند. شیشه فینیقیها و یهودیان پیش از آغاز امپراتوری روم
بسیار با ارزش بود. با کشف اشیا زیاد شیشه ای در زمان پارتها و ساسانیان
میتوان چنین پنداشت که صنعت شیشه سازی در همان زمان در ایران شایع بوده
است.
چنین به نظر میرسد که شیشه سازان، مانند دیگر پیشه وران سبک شیشه سازی خود
را تا دوره اولیه اسلام حفظ کردند. اشیاء شیشه ای زیادی در ساوه وری پیدا
شده است. ظرفهای شیشه ای معمولی که ظاهرا با دمیدن درست میشده و روشن و
بی نقش و نگار بوده است. شیشههای با ارزش تر را نخست دمیده و به شکل قالب
ساده در آورده و سپس با نیهای بلند و راست قالب میگرفتهاند و اغلب در
حالی که شیشه مذاب و نرم روی نی بود شیشه ساز آن را به سرعت چرخانده و بدین
ترتیب خطوط مارپیچ بر روی آن درست میکرد.
از همان اوایل دوره اسلامی شیوه آشوری تزیین در ایران مشاهده میشود. این
شیوه عبارت است از تزیین اشیا با نخ، حلقه، یا گلولههای شیشه ای به
رنگهای مختلف. پس از استیلای مغول، پیشه و صنعت شیشه در ایران رو به افول
گذاشت. بین سال 1664و 1681 میلادی که شاردن به ایران مسافرت کرد چندان تحت
تاثیر مهارت شیشه سازان و استادان ایرانی قرار نگرفته است. وی پس از تعریف و
تحسین از سایر هنرها و پیشهها در مورد شیشه چنین مینویسد: «شیشه صنعتی
است که ایرانیان از آن اطلاعی ندارند. در سراسر ایران کارگاههای شیشه سازی
هست ولی بیشتر شیشهها پر از لکه است و رنگشان خاکستری است. شیشه سازی
شیراز از همه زیباتر است و شیشه سازی اصفهان از همه بدتر، زیرا خورده
شیشهها را دوباره آب میکنند، در صورتی که شیشه گر شیرازی شیشه نو
میسازد.» با اینکه شاه عباس بزرگ کوشش کرد که صنعت شیشه سازی را به وسیله
هنرمندان ونیزی بار دیگر احیا کند، ولی شیشه گران در سدههای بعد فقط شیشه
معمولی مورد نیاز خود را تهییه میکردند.