![http://s4.picofile.com/file/8173076084/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D8%AA_%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%A9_%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3.jpg](http://s4.picofile.com/file/8173076084/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D8%AA_%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%A9_%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3.jpg)
مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید:
"ببخشید آقا ؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"
مرد روی زمین : بله، شما در ارتفاع حدودا ً ۶ متری در طول جغرافیایی "۱٨'۲۴ﹾ ۸۷ و عرض جغرافیایی "۴۱'۲۱ﹾ ۳۷ هستید.
مرد بالن سوار : شما باید مهندس باشید.
مرد روی زمین :
بله، از کجا فهمیدید؟؟"
مرد بالن سوار : چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود
، به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می
رسم یا نه؟"
مرد روی زمین : شما باید مدیر باشید.
مرد بالن سوار : بله، از کجا فهمیدید؟؟؟"
مرد روی زمین : چون
شما نمی دانید کجا هستید و به کجا می خواهید بروید. قولی داده اید و نمی
دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند.