جابر بن حیان را پدر علم شیمی نامیدهاند و بسیاری از روشها و انواع ابزارهای اساسی شیمی را به او نسبت میدهند.
جابر فلزات اصلی را طلا، نقره، مس، آهن، سرب، جیوه و قلع می داند
این فلزات به تعبیر جابر اساس صنعت کیمیا را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر قوانین علم کیمیا بر این هفت فلز استوار است. با این حال، خود این کانیها از ترکیب دو کانی اساسی، یعنی گوگرد و جیوه بوجود میآیند که به نسبتهای مختلف، در دل زمین، باهم ترکیب میشوند. بنابراین، تفاوت میان فلزات هفتگانه تنها یک تفاوت عرضی وجود دارد نه جوهری که محصول تفاوت نسبت ترکیب گوگرد و جیوه در آن است. اما طبیعت هر یک از گوگرد و جیوه تابع دو عامل زمینی و زمانی است. به عبارت دیگر، تفاوت خاک زمینی که این دو کانی در آن بوجود میآیند و همچنین تفاوت وضعیت کواکب به هنگام پیدایش آنها موجب میشود که طبیعت گوگرد و یا جیوه تفاوت پیدا کند.
تعریف جابر از بعضی فلزات و تبدیل آنها:
قلع
دارای چهار طبع است. ظاهر آن، سرد و تر و نرم و باطنش گرم و خشک و سخت … پس هرگاه صفات ظاهر قلع به درون آن برده شود و صفات باطنی آن به بیرون آورده شود، ظاهرش خشک و در نتیجه قلع به آهن تبدیل میشود.
آهن
از چهار طبع پدید آمدهاست که از میان آنها، دو طبع، یعنی حرارت و خشکی شدید به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع دیگر یعنی برودت و رطوبت به باطن آن. ظاهر آن، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هیچ جسمی به سختی ظاهر آن نیست. همچنین نرمی باطن آن به اندازه سختی ظاهرش است. از میان فلزات جیوه مانند آهن است. زیرا ظاهر آن آهن و باطن آن جیوهاست.
طلا
ظاهر آن گرم و تر و باطنش سرد و خشک است. پس جمیع اجسام (فلزات) را به این طبع برگردان. چون طبعی معتدل است.
مس
گرم و خشک است ولی خشکی آن از خشکی آهن کمتر است زیرا طبع اصلی مس، همچون طلا، گرم و تر بودهاست اما در آمدن خشکی بر آن، آن را فاسد کردهاست. لذا با از میان بردن خشکی، مس به طبع اولیه خود برمیگردد.
جیوه
طبع ظاهری آن سرد و تر و نرم و طبع باطنیاش گرم و خشک و سخت است. بنابراین ظاهر آن، همان جیوه و باطنش آهن است. برای آن که جیوه را به اصل آن یعنی طلا برگردانی، ابتدا باید آن را به نقره تبدیل کنی.
نقره
اصل نخست آن، طلا است ولی با غلبه طبایع برودت و یبوست، طلا به درون منتقل شدهاست و در نتیجه ظاهر فلز، نقره و باطن آن طلا گردیدهاست. بنابراین اگر بخواهی آن را به اصلش یعنی طلا برگردانی، برودت آن را به درون انتقال ده، حرارت آن آشکار میشود. سپس خشکی آن را به درون منتقل کن، در نتیجه، رطوبت آشکار و نقره تبدیل به طلا میشود.
جابر فلزات اصلی را طلا، نقره، مس، آهن، سرب، جیوه و قلع می داند
این فلزات به تعبیر جابر اساس صنعت کیمیا را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر قوانین علم کیمیا بر این هفت فلز استوار است. با این حال، خود این کانیها از ترکیب دو کانی اساسی، یعنی گوگرد و جیوه بوجود میآیند که به نسبتهای مختلف، در دل زمین، باهم ترکیب میشوند. بنابراین، تفاوت میان فلزات هفتگانه تنها یک تفاوت عرضی وجود دارد نه جوهری که محصول تفاوت نسبت ترکیب گوگرد و جیوه در آن است. اما طبیعت هر یک از گوگرد و جیوه تابع دو عامل زمینی و زمانی است. به عبارت دیگر، تفاوت خاک زمینی که این دو کانی در آن بوجود میآیند و همچنین تفاوت وضعیت کواکب به هنگام پیدایش آنها موجب میشود که طبیعت گوگرد و یا جیوه تفاوت پیدا کند.
تعریف جابر از بعضی فلزات و تبدیل آنها:
قلع
دارای چهار طبع است. ظاهر آن، سرد و تر و نرم و باطنش گرم و خشک و سخت … پس هرگاه صفات ظاهر قلع به درون آن برده شود و صفات باطنی آن به بیرون آورده شود، ظاهرش خشک و در نتیجه قلع به آهن تبدیل میشود.
آهن
از چهار طبع پدید آمدهاست که از میان آنها، دو طبع، یعنی حرارت و خشکی شدید به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع دیگر یعنی برودت و رطوبت به باطن آن. ظاهر آن، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هیچ جسمی به سختی ظاهر آن نیست. همچنین نرمی باطن آن به اندازه سختی ظاهرش است. از میان فلزات جیوه مانند آهن است. زیرا ظاهر آن آهن و باطن آن جیوهاست.
طلا
ظاهر آن گرم و تر و باطنش سرد و خشک است. پس جمیع اجسام (فلزات) را به این طبع برگردان. چون طبعی معتدل است.
مس
گرم و خشک است ولی خشکی آن از خشکی آهن کمتر است زیرا طبع اصلی مس، همچون طلا، گرم و تر بودهاست اما در آمدن خشکی بر آن، آن را فاسد کردهاست. لذا با از میان بردن خشکی، مس به طبع اولیه خود برمیگردد.
جیوه
طبع ظاهری آن سرد و تر و نرم و طبع باطنیاش گرم و خشک و سخت است. بنابراین ظاهر آن، همان جیوه و باطنش آهن است. برای آن که جیوه را به اصل آن یعنی طلا برگردانی، ابتدا باید آن را به نقره تبدیل کنی.
نقره
اصل نخست آن، طلا است ولی با غلبه طبایع برودت و یبوست، طلا به درون منتقل شدهاست و در نتیجه ظاهر فلز، نقره و باطن آن طلا گردیدهاست. بنابراین اگر بخواهی آن را به اصلش یعنی طلا برگردانی، برودت آن را به درون انتقال ده، حرارت آن آشکار میشود. سپس خشکی آن را به درون منتقل کن، در نتیجه، رطوبت آشکار و نقره تبدیل به طلا میشود.